کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

کافه دل ما

وبسایت عاشقانه کــــافـــــه دل

باز باران ...

  

با اینکه این شعر کاملتر از شعری که توی کتاب فارسی کلاس چهارم بود ولی من همون رو دوست دارم   

 

به یاد دبستان

باز باران،
با ترانه،
با گهر های فراوان
می خورد بر بام خانه.

من به پشت شیشه تنها
ایستاده
در گذرها،
رودها راه اوفتاده.

ادامه مطلب ...

 

پسر نابینایی روی پله ساختمان نشسته و کلاهی جلوی خود گذاشته بود که تعداد کمی سکه در آن بود، نوشته ای هم جلوی خودش گذاشته بود با این مضمون:« من کور هستم، به من کمک کنید.»

ادامه مطلب ...

پرواز

 

راوی می گوید: به ابی جعفر علیه السلام عرض کردم :  «آنان می گویند که چون مهدی قیام کند همه کارها از برای او به خودی خود درست شود و به اندازه ی یک حجامت خون نمی ریزد.»

فرمودند: «کلا والذی نفسه بیده لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله صلی الله علیه و اله حین ادمیت رباعیته و شج فی وجهه کلا والذی نفسه بیده حتی نمسخ نحن و انتم العرق و المعلق.»

«نه چنین است … قسم به کسی که جانم در دست اوست اگر کارها به خودی خود برای کسی درست می شد هر آینه  برای رسول خدا درست می شد آنگاه که دندانهای جلوی آن حضرت شکست و صورت مبارکش زخم برداشت.

نه چنین است … قسم به کسی که جانم در دست اوست کارها درست نمی شود مگر این که ما و شما غرق در عرق و خون خود شویم »

بحار الانوار ج ۵۲ ص

دف در موسیقی ایرانی

دانلود دف عاشقان

 

در موسیقی ایرانی، دف‌نوازی را می‌توان در سه گروه دسته‌بندی کرد.

الف) در موسیقی عرفانی ایران

دف به عنوان یک ساز باستانی و مقدس، بخش جدایی‌ناپذیر مراسم ذکر و سماع است، مخصوصاً در طریقت قادریه در کردستان و سلسله‌ی نعمت‌اللهیه شاخه نورعلی‌شاهی در کرمان. در برخی مناطق ایران که سلسله‌های دیگری مانند اهل‌حق، نقشبندیه، خاکسار و ... وجود دارند در دف در مراسم ذکر و سماع خودشان استفاده می‌کنند.  

 

برای خواندن بقیه مطالب و نوای دلنشین دف به ادامه مطلب مراجعه کنید ( تصویری )

ادامه مطلب ...

داستان عاشقانه دو خط موازی

 

دو خط موازی زائیده شدند . پسرکی در کلاس درس آنها را روی کاغذ کشید.

آن وقت دو خط موازی چشمشان به هم افتاد .

و در همان یک نگاه قلبشان تپید .

و مهر یکدیگر را در سینه جای دادند .

خط اولی گفت :… 

ما میتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم .

و خط دومی از هیجان لرزید .

خط اولی گفت و خانه ای داشته باشیم در یک صفحه دنج کاغذ .

من روزها کار میکنم.میتوانم بروم خط کنار یک جاده دور افتاده و متروک شوم ، یا خط کنار یک نردبام .

ادامه مطلب ...